سرویس ورزش مشرق - همانگونه که پیش بینی می شد مسئولان ورزشی کشور با کسب سومین طلای ایران در روز آخر المپیک توکیو توسط گنج زاده که به شکلی عجیب به دست آمد، پس از پایان مسابقات و بازگشت به کشور از موضع بالا به جمع خبرنگاران و گفتگو با رسانه ها آمدند و با استناد به کمتر نبودن مدال های طلا نسبت به دوره قبل و بالاتر بودن کشورمان نسبت به کشورهای مسلمان و منطقه نتایج کلی کشورمان در توکیو را موفقیت آمیز می دانند. کار به جایی رسیده که وزیر ورزش کسب سهمیه بالاتر نسبت به دوره قبل را نیز یک افتخار و موفقیت دانسته و نتایج کلی کاروان کشورمان را دومین موفقیت تاریخ ورزش در ادوار المپیک می داند؟
آقای سلطانی فر! واقعا این استدلال شما یک نظر کارشناسی شده است؟ آیا کسب سهمیه بیشتر بدون کسب مدال جای افتخار دارد؟ البته که شاید شما این را در نظر نگرفته اید که رشته کاراته برای این المپیک فقط وارد مسابقات شد و ۱۲ سهمیه هم به تیم ملی بسکتبال تعلق داشت! اگر کسب سهمیه بالا موفقیت است چرا وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک از کاهش سهمیه رشته های همیشه حاضر در المپیک مثل دوومیدانی و جودو و تکواندو و صدالبته کاهش مدال های رشته های پر امید مثل تکواندو و وزنه برداری و کشتی نمی گویند؟! چرا از بدترین نتایج تاریخ تکواندو و رکوردهای ضعیف دوومیدانی کاران صحبت نمی کنند؟
آیا مقایسه کمی مدال ها آن هم با یک مدال نقره بیشتر و البته ۲ برنز کمتر نسبت به دوره قبل نشان دهنده موفقیت است؟ کسی منکر موفقیت ایران نسبت به کشورهای منطقه و مسلمان و حتی برخی کشورهای آسیایی نیست (گزارش مشرق از موفقیت ایران در این زمینه را اینجا بخوانید) اما قطعا بهترین مقایسه هر چیز و هر کس مقایسه عملکردش با خودش است و وقتی در رشته پرامیدی مثل تکواندو و وزنه برداری و کشتی مدال کمتر می شود یا در والیبال حتی از گروه بالا نمی رویم یا در شمشیربازی عنوان چهارمی دوره قبل در این دوره نزول پیدا می کند یعنی پسرفت داشته ایم؛ حتی اگر در جدول کلی مدال ها ۲ پله بالاتر از دوره قبل باشیم. اگر کاراته و تیراندازی مدال طلا می گیرند نسبت به خودشان یعنی پیشرفت و این یعنی بالابردن انتظارات برای دوره ها ی بعدی، همانگونه که دوومیدانی و کاراته در دو دهه اخیر این توقع را ایجاد کردند.
آقای وزیر! حذف در دور اول یا دوم یک ورزشکار یا یک تیم در یک رشته که توقع مدال نمی رود قطعا موفقیت محسوب نمی شود، اما اگر همین حذف در نیمه نهایی یا مراحل بالاتر اتفاق بیفتد نشانه پیشرفت خواهد بود و آن زمان می توان به کسب سهمیه بیشتر افتخار کرد. اگر در فوتبال و هندبال و حتی ژیمناستیک سهمیه کسب می کردیم فارغ از کسب هر نتیجه ای یک موفقیت محسوب می شد. صرف کسب سهمیه که برخی از آن ها هم با وایلد کارت IOC بوده فقط برای بالابردن آمار خوب است و البته در مقایسه تعداد نفرات و تعداد مدال ها همین سهمیه بالا آمار را نیز خراب می کند.
اگر به آمار علاقه دارید باید بگوئیم در دوره قبل با ۶۴ ورزشکار ۸ مدال کسب کردیم یعنی میانگین هر ۸ نفر یک مدال اما در این دوره با ۶۵ ورزشکار ۷ مدال گرفتیم یعنی هر ۹.۲۸۵ نفر یک مدال. پس می بینید که افتخار به کسب سهمیه بیشتر بعد از پایان مسابقات زمانی خوب است که تعداد مدال ها هم بالاتر برود و سهمیه زیاد همیشه هم خوب نیست!
اگر به آمار ۴ تیم برتر دوره های اخیر هم نگاهی بیاندازیم متوجه میانگین خوب این کشورها نسبت به تعداد ورزشکاران و مدال آورانشان می شویم؛
* آمریکا ۶۱۵ ورزشکار و ۱۱۳ مدال (میانگین ۵.۴۴ )
*چین ۴۰۶ ورزشکار و ۸۸ مدال (میانگین ۴.۶۱)
*بریتانیا ۳۷۶ ورزشکار و ۶۵ مدال (میانگین ۵.۷۸)
*روسیه با ۳۳۳ ورزشکار و ۷۱ مدال (میانگین ۴.۶۹)
این آمارها تنها یک واقعیت را ثابت می کند که میدان المپیک جای کسب مدال و رقابت پایاپای است نه جای تجربه اندوزی و صرف حضور که در برخی رشته های ایران این واقعیت به خوبی نمود پیدا می کند. واقعا بحث مصدومیت کهنه و قرعه سخت و ناداوری و بدشانسی واژه های تکراری و غیرقابل باور برای توجیه باخت هستند و قطعا همه این ها وجود دارند اما نه فقط برای ورزشکار ایرانی و هر تیم و بازیکنی می تواند بعد از باخت به آن ها استناد کند.
امید است تیم جدید وزارت ورزش در دولت جدید در ۳ سال باقیمانده تا المپیک پاریس به بررسی دقیق نقاط ضعف و قوت ورزشکاران و تیمهای کشورمان بپردازند و در المپیک بعدی هم از نظر کمی و هم کیفی شاهد افتخارآفرینی قهرمانان کشورمان باشیم تا واقعا به نتایج افتخار کنیم و آمار و ارقام و مقایسه ها هم به این موفقیت گواهی دهند و نه تنها دومین نتیجه درخشان حتی بهترین نتیجه تاریخ ورزش در المپیک را شاهد باشیم. چرا که ظرفیت و پتانسیل قهرمانان کشورمان بسیار بالاتر از وضع موجود است و یک مدیریت صحیح و البته واقع بینانه می تواند جایگاه بهتر را نصیب ورزش ایران کند!
* مصطفی خاطری